( نمونه «اعتصاب جمعه برای آینده» در سوئیس)
ترجمه از طرف گروه ترجمه اتکیازی
اعتصابات «جمعه برای آینده» شامل اعتصاب دانشجویان برای افزایش عملکرد در قبال تغییرات اقلیمی است و این جنبش به ۱۸۵ کشور گسترش یافته و مورد توجه رسانه ها قرار گرفته است. در نمونه ای از ۶۳۸دانشجوی دانشگاه، مشاهده شد که اعتماد به دانشمندان اقلیم، بی اعتمادی به دولت ها، اثربخشی پاسخ، لذت اعتراض و موفقیت اعتصاب ها میزان مشارکت را تعیین می کند.
جمعه ها برای آینده جنبش بین المللی اعتصاب محیط زیستی است که توسط گرتا تونبرگ، فعال سوئدی، برای درخواست اقدام فوری در مورد تغییرات اقلیمی به راه افتاد. در ۱۸۵ کشور، حدود ۷.۶میلیون نفر در روزهای جمعه برای اعتصابات آب و هوایی آینده شرکت کرده اند تا آگاهی خود را در مورد تهدیدات ناشی از تغییرات آب و هوایی افزایش دهند و بر احزاب سیاسی برای اعمال تغییرات آب و هوایی فشار وارد کنند. این جنبش توجه رسانه ای گسترده ای را به خود جلب کرده است و دعوت به عمل آن توسط هزاران دانشمند حمایت می شود. اعتصابات جمعه برای آینده یکی از بزرگترین جنبش های جوانان محیط زیستی تا به امروز است که این سوال را مطرح می کند که چه چیزی باعث می شود بسیاری از دانشجویان در سراسر جهان در این جنبش شرکت کنند. درک اینکه چه عواملی بر جوانان تأثیر میگذارد تا در این اعتصابها شرکت کنند یا نه، میتواند بینشهای ارزشمندی را در مورد چگونگی و چرایی مشارکت نسلهای کنونی و آینده در اقدام جمعی در مورد تغییرات آب و هوایی ارائه دهد. بنابراین، ما عوامل تعیینکنندهای را که دانشآموزان را برای شرکت یا عدم شرکت در اعتصابهای جمعه برای آینده تحت تأثیر قرار میدهند، و همچنین عواملی که بر مشارکت مورد نظر در آینده تأثیر میگذارند، بررسی میکنیم. درک محرکهای جوانان برای شرکت در اعتصابهای جمعه برای آینده میتواند بینش بیشتری در مورد کنشگری جوانان و کنش جمعی آنها ارائه دهد، که نشان داده شده است که با کنشگری بزرگسالان و اقدام جمعی آنها متفاوت است . بنابراین، در صورت امکان، ما بر ادبیات مشارکت جوانان تمرکز کردیم.
تحقیقات قبلی به آسانی فعالیتهای جوانان و جنبشهای جوانان را توصیف میکند، اما در مورد میزان مشارکت سیاسی جوانان به نتایج متفاوتی میرسد. برخی از مطالعات نشان میدهند که افراد زیر ۲۵سال از نظر سیاسی بیتفاوت و بیتفاوت هستند. برای مثال، دالتون با نگاهی به دادههای هشت کشور صنعتی جمعآوریشده در دوره ۱۹۹۳-۲۰۱۰ دریافت که مشارکت جوانان زیر ۳۰ سال در اعتراضهای زیستمحیطی در آن دوره ۵۰ درصد کاهش یافت. با این حال، مطالعات دیگر نشان میدهد که جوانان نسبت به بقیه مردم علاقه کمتری به موضوعات سیاسی ندارند، بلکه در عوض از شیوههای متفاوت مشارکت سیاسی (مانند بایکوت و خرید) در مقایسه با شیوههای اصلی مانند مشارکت در اعتراضات استفاده میکنند. به طور کلی، به نظر میرسد که جوانان به روشهای مختلف مشارکت سیاسی روی میآورند، زیرا احساس میکنند توسط صحنه سیاسی کنونی نادیده گرفته شده و طرد شدهاند و به سیاستمداران و نظام احزاب سیاسی اعتماد کم دارند. این اعتماد پایین ممکن است منجر به آمادهباش شهروندانی شود که به موضوعات سیاسی علاقهمند هستند، اما تنها زمانی فعال میشوند که شرایط مهیا باشد. اعتصابات جمعه برای آینده ممکن است چنین شرایطی را ایجاد کند که جوانان را قادر می سازد تا از طریق مشارکت اعتراضی در موضوع تغییرات آب و هوا، که موضوعی است که جوانان همواره نگران آن هستند، از نظر سیاسی فعال شوند.
شاید به دلیل عدم مشارکت سیاسی جوانان در برخی از ساختارهای جریان اصلی سیاسی، برخی از رسانه ها نیت واقعی اعتصاب کنندگان جمعه برای آینده را زیر سوال برده اند و رفتار آنها را «بی اهمیت» خوانده اند. بنابراین درک عواملی که برخی از دانشجویان را به شرکت در این اعتصابات سوق دادند، نه تنها به دلیل گستردگی جهانی جنبش، بلکه به این دلیل که این اعتصابات نشانگر تغییر در مشارکت سیاسی و مشارکت اعتراضی جوانان است، جالب است.
اعتصابهای محیط زیستی به عنوان عمل جمعی
اگرچه از طریق تغییرات در الگوی مصرف فردی میتوانند به حل بحران محیط زیستی جهانی کمک کنند، چندین نویسنده کارآیی رفتارهای فردی زیر سوال برده و خواستار اقدامات جمعی و سیستمی جهت متوقف کردن تغییرات اقلیمی شدهاند. این باعث افزایش میزان تحقیقات اختصاص یافته به تجزیه و تحلیل عوامل عمل جمعی محیط زیستی شده است. مطالعه حاضر به دنبال ارتقای دانش در مورد اقدام جمعی با در نظر گرفتن یک پدیده بزرگ اقدام جمعی در مورد تغییرات آب و هوا، یعنی جمعه ها برای اعتصابات آب و هوایی آینده است.
مطالعات در مورد اعتصابهای آب و هوا نشان میدهند که شرکتکنندگان به طور عمده تحت تأثیر نگرانی شدید از تغییرات آب و هوا قرار دارند. این با دلایل نظری از ادبیات عمل جمعی گسترده همخوانی دارد. به عبارت دیگر، همانطور که توسط ون زومرن و همکاران نظریهپردازی شده و تجربیاً تأیید شدهاست، افراد میتوانند با رویکرد مبتنی بر احساسات و/یا مبتنی بر مسئله به تغییرات آب و هوا پاسخ دهند. هر دو رویکرد برای پیشبینی نیت شرکت در اعتراضات محیطی مورد استفاده قرار میگیرند. زمانی که با واقعیت تغییرات آب و هوا مواجه میشوند، برخی افراد از ترس از پیامدهای منفی ممکن در اقدام جمعی مشارکت میکند. از یک سو، این یک نوع واکنش مبتنی بر احساسات است، به احتمال زیاد افرادی که بیشتر نگران عواقب منفی محیط زیستی هستند اقدام میکنند. از سوی دیگر، باورهای اثربخشی گروهی یک استراتژی مبتنی بر مشکل است، به طوری که افراد زمانی در عمل جمعی مشارکت میکنند که درک کنند گروه قادر به حل مسئله جمعی است . بر اساس منابع موجود، شرکت در اعتصابهای محیط زیستی بطور احتمالی توسط نگرانی از تغییرات آب و هوا و اثربخشی گروهی درک شده تعیین میشود. در واقع، ون زومرن و همکاران مشاهده کردهاند که هر دو رویکرد مبتنی بر احساسات و مبتنی بر مشکل اقدام محیطی را می توانند توضیح دهند. با این حال، اخیراً رویکرد مبتنی بر مشکل بر این اساس که احساسات منفی (برای مثال خشم) و احساسات مثبت (برای مثال شادی) به عنوان واسطه ای بین اثربخشی گروهی و عمل جمعی نشان داده شدهاند مورد تردید قرار گرفته است.
میزان قابل توجهی از منابع، نقش احساسات منفی (مانند خشم، نگرانی، افسردگی، اضطراب، اندوه، خشم) در عمل گروهی و به خصوص فعالیتهای اقلیمی مورد توجه قرار داده اند، تعداد کمتری از مطالعات به نقش احساسات مثبت (مانند شادی، افتخار) به عنوان مشخص کنندههای عمل گروهی پرداختهاند. با توجه به اینکه شواهد اولیه مشارکت در اعتراضات محیط زیستی نشان داد که هر دو احساس مثبت و منفی بر مشارکت تأثیرگذارند، تحقیقاتی هستند همزمان نگرانی درباره تغییرات آبوهوا (یک احساس منفی) و لذت از اعتراض (یک احساس مثبت) را ارزیابی کرداند.
مطابق با رویکرد تمرکز بر مشکل، و همچنین با تاکید بر چندین مدل از عمل گروهی ، اثربخشی گروهی یا انتظار اینکه فرد به واسطه گروهی که عضو آن است قادر است به تغییر اجتماعی از طریق عمل گروهی دست یابد، یک مشخص کننده قوی و پایدار در عمل گروهی و مشارکت در اعتراضات محیط زیستی است. مشابه اثربخشی گروهی، موفقیت مشاهدهشده در یک اعتراض، و باور به اینکه اعتراض موفق خواهد شد و به هدف خود را دست خواهد یافت، مشارکت در اعتراضات را مشخص میکند.
منبع:
https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pmc/articles/PMC8516297/