آنچه که با بیتابی و بیادبی روزنامههایی مثل سازندگی و دنیای اقتصاد (در تهران) در مورد کریدور زنگهزور جلوه میکند هیچ ربطی به جمهوری آذربایجان و روابط آن کشور با جمهوری ارمنستان ندارد. دو کشور و به تبع آن دو ملت ترک و ارمنی به پایان بیش از یک سده دشمنی رسیدهاند. آنچه در ابتدای قرن بیستم جنگ ارمنی-مسلمان نامیده میشد و در انتهای قرن با نام جنگ آذری-ارمنی یا قرهباغ شناخته شد امروز تمام علل و ضرورتهای خود را از دست داده است. از فردای جنگ اول قرهباغ نشانههای پایان نزاع صد ساله نمایان شد. جنگجویان ارمنی شهرها و روستاهایی را که ویران و قتل عام کرده بودند هرگز آباد نکردند. سرزمینی را که ادعای مالکیتش را داشتند و خصوصا پیرامون اشغال شده را آباد نساختند؛ -گویا فقط میخواستند نفرت انباشته در خودشان را بر سر قرهباغ آوار کنند و دیگر هیچ.
دولتهای آذربایجان و ارمنستان در حال مذاکرهاند. این مذاکرات، صلح آتی بین دو کشور و دو ملت را تضمین خواهد کرد. کریدور زنگهزور یکی از موضوعات مورد مذاکره است. موضوعی که تنها به دو طرف مذاکره مربوط است و هر دولت ذینفع دیگر نیز تنها به واسطه طرفین میتواند اعمال نظر نماید. اما چرا برخی روزنامهها در تهران پرخاش میکنند؟ تاریخ نمیدانند یا از حقوق بینالملل مطلع نیستند؟ کتابخانههای تهران پر است از کتابها و نشریاتی که تاریخ دویست سال اخیر قفقاز، جغرافیای سیاسی منطقه و روند شکلگیری جنگ قرهباغ را گزارش و شرح میدهد. حتی آرشیو دهه هفتاد نشریه مطالعات قفقاز وزارت خارجه ج. ا ایران بسیاری از مشکلات مربوط به سواد تاریخی و سیاسی را حل خواهد کرد. برای حقوق و روابط بینالملل نیز در شهری مثل تهران و در عصر اینترنت به راحتی میتوان منبع و محل رجوع پیدا کرد.
پس مشکل چیست؟ مشکل شمال ارس نیست جنوب آن است. مساله این روزنامهها نه کریدور زنگهزور بلکه تبریز و زنجان و اردبیل و ارومیه و انبوه جمعیت ترک در همدان و قزوین و تهران و کرج و قم و دیگر جاهای ایران است. در ایرانی که در مرکز دینیاش شهر قم، همین چند سال پیش ترکها نماینده به مجلس فرستادند: ترکها که رئیس مجلس نماینده شهرشان است ترجیح میدهند کسی از تبار قومی خودشان را نماینده اول شهر نمایند.
این جمعیت و حساسیت رو به رشد نسبت به قومگرایی فارسی و ایرانپرستی است که روزنامههای مرکز و عقبههای رنگارنگ آنها را دچار هراس کرده و وادار به حمله به دشمن فرضی میکند. وضعیت مضحکی است: روزنامه سازندگی (ارگان حزب کارگزاران سازندگی) طرفدار بازار آزاد (در نئولیبرالترین نوعش) در منتها الیه نژادگرایی فارسی قرار گرفته است و بیمحابا بر علیه همسایگان ترک کشور کینورزی و نفرتپراکنی میکند. حزب کارگزاران از قدرت طرد شده است و نقشی در سیاستگذاری خارجی کشور ندارد. اما در زمانی که مشتاقانه به انتظار رابطه با آمریکا و غرب نشسته است و بازگشت به برجام را نجاتبخش معرفی میکند سیاست دشمنی با همسایگان مسلمان-شیعه را پیش میبرد. حزبی مطرود از قدرت بازی امنیتی راه انداخته است. سیاست خارجی را دستاویز کرده است که شهروندان ترک ایران را تحقیر کند.
ترکهای ایرانی در زمان جنگ دوم قرهباغ در دو سال پیش و در زمان پیروزی قوای نظامی آذربایجان خوشحال بودند. آن روزها جوانان در حمایت از آذربایجان به خیابانها آمدند. برخی پزشکان برای اعزام به مناطق جنگی اعلام آمادگی کردند. فضای مجازی مملو از حمایت و متعاقب آن شادی از پیروزی بود. روزنامه سازندگی یا شرق و دنیای اقتصاد و… این مردم را هدف گرفتهاند. آنها با تبلیغاتی مثل دشمن نشان دادن الهام علییف و تحقیر وی سعی در تغییر ذهنیت رها شده از باستانگرایی و نژادپرستی آذربایجانیهای ایران و ساکت کردن ایشان دارند. البته این بازی ناشی از خامی برخی از این روزنامهها نسبت به موضوع است. آنها سفارشی گرفتهاند که نه کارش را بلد هستند و نه درک صحیحی از آغاز و انجام آن دارند.